سرای عشق....

با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ سرای عشق.... خوش آمد میگویم ... برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید.

آن كساني كه اذعان دارند كه از سال‌هاي دور مخالف شعار مقدس و سرنوشت‌ساز «مرگ بر امريكا» بوده و از امام مي‌خواستند كه ملت ايران را از اين شعار باز دارند، مردمي نيستند، در صف ملت نايستاده‌اند و راهشان از مردم جداست.

***
آنهايي كه زمزمه مي‌كنند كه «تا قيامت نمي‌توانيم با امريكا قهر باشيم»!! يا آن بي‌خبراني كه الفباي سياست را بلد نيستند اظهار مي‌دارند كه «مرگ بر امريكا آيه قرآن نيست»! از قرآن بيگانه‌اند، راه قرآن را گم كرده‌اند از راه راستين ملت دورمانده‌اند.

***
ملت مقاوم و پايدار ايران تا با ظلم و تجاوز امريكا روبه‌رو است از مبارزه با امريكا باز نمي‌ماند و با ظلم سازش نمي‌كند و شعار «مرگ بر امريكا» نمادي از مبارزه اسلامي و خستگي‌ناپذير ملت انقلابي ايران با شيطان بزرگ است و مبارزه با شيطان تا قيامت پايدار و استوار است و پايان نمي‌يابد.

***
اين شرم‌آور است كه قصاب آل سعود كه امروز در عراق و سوريه و لبنان آزاديخواهان و راست‌قامتان را همراه با زنان و كودكان بي‌گناه با پول نفت عربستان و سلاح‌هاي شيميايي و پرورش تروريست قتل‌عام مي‌كند و كشورهاي ياد شده را به حمام خون بدل كرده است از آنان به عنوان «برادر» ياد كند

***
برخي از نظريه‌پردازي‌ها و نوشته‌ها از روي توطئه شوم مثلث تسليم‌طلبان، رفاه‌طلبان و ليبراليست‌هاي وابسته به امريكا پرده برمي‌دارد

***
دريغ از چشم باز و قلبي بيدار تا از سرنوشت انگل‌هاي خائني چون انورسادات و حسني مبارك و... پند و عبرت بگيرد و بررسي كند آيا آنها با تسليم و سازش در برابر شيطان بزرگ توانستند به چنين آرمان‌هاي رؤيايي دست يابند؟

***
ملت ايران افزون از الهام‌پذيري از مكتب تشيع و راه حسين‌بن علي (عليهما‌السلام) از رهبري حكيمانه و خردمندانه ولي فقيه‌اي فرزانه و بيدار و هوشيار برخوردارند كه هر دست فريبكار و خيانت‌باري را كه به حريم آرمان‌هاي ملت انقلابي و قهرمان‌پرور ايران دراز شود قطع مي‌كند.

***
ملت ايران افزون از الهام‌پذيري از مكتب تشيع و راه حسين‌بن علي (عليهما‌السلام) از رهبري حكيمانه و خردمندانه ولي فقيه‌اي فرزانه و بيدار و هوشيار برخوردارند كه هر دست فريبكار و خيانت‌باري را كه به حريم آرمان‌هاي ملت انقلابي و قهرمان‌پرور ايران دراز شود قطع مي‌كند.

***
تنگ‌نظران كوته‌فكري كه به خود مي‌بالند كه «... هواپيما سوار شده، غذاي خوب خورده‌اند» نمي‌توانند استقلال كشور و آرمان‌هاي ملت را پاس بدارند. اين فرومايگان از دنياي سياست جز شكم‌بارگي، رفاه‌طلبي و گردشگري چيزي در نيافته‌اند، آنها پس‌مانده‌هاي همان كساني هستند كه در 28 مرداد/32 با يك چلوكباب تسليم شدند

***
اين مردم پابرهنه و نادار اما شرافتمند و غيرتمند ايران بودند كه با سلاح ايمان به جنگ استبداد و استعمار رفتند و نظام پوسيده دوهزاروپانصدساله شاهنشاهي را به زباله‌دان تاريخ افكندند

***
آري ديپلماسي ايران در خيابان‌ها و در روز 13 آبان، 9 دي، 22 بهمن، روز قدس،‌ 15 خرداد و ديگر «ايام‌الله» با فريادهاي كاخ‌برانداز «مرگ بر امريكا ـ مرگ بر اسرائيل» رقم مي‌خورد، هرچند امريكا و امريكا‌زدگان را خوش نيايد،


راه ملت‌ها، راهي بي‌بن‌بست


ملت‌هاي باورمند و وارسته هماره راه خدا پويند و رضاي خدا جويند، از اين رو، راهشان راه خداست، راهي جاودانه، استوار، پايدار و بي‌بن‌بست است، گمراهي، سرگرداني و درماندگي به همراه ندارد. دشمنان خدا و خلق، هيچ‌گاه توان رويارويي با راه و خط ملت‌ها را ندارند، نمي‌توانند راه مردمي را بي‌رهرو سازند. چه بسا انبوهي از مردم وارسته و خداجو و رهبران آنان را سركوب كنند، به زندان و تبعيد بكشانند و به شهادت برسانند، اما راهشان را نمي‌توانند از ميان ببرند.
دولت‌ها اگر راه ملت‌ها را به درستي بشناسند و پي بگيرند، مردان آهنين (زبرالحديد) خواهند بود كه هيچ نيرو و قدرتي مادي نمي‌تواند آنان را به زانو درآورد، فشارها، سختي‌ها و ناهنجاري‌ها نمي‌تواند آنان را به شكست بكشاند، ترفندها و توطئه‌هاي شيطاني مانند تهديد و تطميع در برابر اراده پولادين آنان كارايي ندارد.
البته همه حاكمان و دولتمردان، خود را برگزيده ملت مي‌نمايانند، حتي شاه كه با توطئه امريكا بر گرده ملت ايران سوار شد خود را حاكم مردمي وانمود مي‌كرد! ليكن بايد دانست كه حاكمان مردمي ويژگي‌هايي دارند. از ويژگي‌هاي برجسته يك دولت مردمي، همراهي و همصدايي با مردم است، يك دولت مردمي به مردم دروغ نمي‌گويد، دور از چشم مردم و رهبر با بيگانگان بند و بست نمي‌كند و حتي به گفتگو نمي‌نشيند و مك‌فارلين را به ايران فرانمي‌خواند. آن كساني كه اذعان دارند كه از سال‌هاي دور مخالف شعار مقدس و سرنوشت‌ساز «مرگ بر امريكا» بوده و از امام مي‌خواستند كه ملت ايران را از اين شعار باز دارند، مردمي نيستند، در صف ملت نايستاده‌اند و راهشان از مردم جداست.
شعار «مرگ بر امريكا» برگرفته از قرآن كريم است، ريشه قرآني دارد، امام با الهام از احكام قرآن مرگ بر امريكا و مرگ بر شاه را عبادت مي‌دانست. آنهايي كه زمزمه مي‌كنند كه «تا قيامت نمي‌توانيم با امريكا قهر باشيم»!! يا آن بي‌خبراني كه الفباي سياست را بلد نيستند اظهار مي‌دارند كه «مرگ بر امريكا آيه قرآن نيست»! از قرآن بيگانه‌اند، راه قرآن را گم كرده‌اند از راه راستين ملت دورمانده‌اند. قرآن كريم با صداي رسا اعلام مي‌كند: «لايحب‌الله الجهر بالسوء من‌القول الا من ظلم» مردم ايران كه از امريكا ظلم فراوان ديده و مي‌بينند حق دارند با آن ابر جنايتكار مبارزه همه‌جانبه داشته باشند و و با هر راهي از آن اعلام انزجار كنند.
امريكا با كودتاي ننگين 28 مرداد، با غارت ايران به بيش از ربع قرن، با احياي كاپيتولاسيون و گرفتن حق توحش از مردم ايران، با مسلح كردن صدام به بمب‌هاي شيميايي، با حمايت از تروريست‌هاي ايراني، با تحريم اقتصادي و ديگر توطئه‌هاي شيطاني به ملت مظلوم ايران ظلم كرده و مي‌كند و اين حق مردم ايران است كه در برابر ستمگري‌هاي مدام و مستمر امريكا طبق دستور قرآن با آن مبارزه كنند و فرياد «مرگ بر امريكا» سردهند. امام بزرگوار ما اعلام كرد تا ظلم هست مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستيم» ملت مقاوم و پايدار ايران تا با ظلم و تجاوز امريكا روبه‌رو است از مبارزه با امريكا باز نمي‌ماند و با ظلم سازش نمي‌كند و شعار «مرگ بر امريكا» نمادي از مبارزه اسلامي و خستگي‌ناپذير ملت انقلابي ايران با شيطان بزرگ است و مبارزه با شيطان تا قيامت پايدار و استوار است و پايان نمي‌يابد. اين راه ملت و راه خداست، راه عزت و شرافت اسلامي است. اما آن خودباختگاني كه هيچ‌گاه راه ملت را برنتافته و به آن باورمند نيستند، همواره دنبال آنند كه با برقراري روابط با زورمداران و جهانخواران تكيه‌گاهي براي خود بيابند و در سايه عنايات ذلت‌بار و خواركننده آنها بيارامند، امروز به خود مي‌بالند كه از ابرجنايت‌كاراني مانند اوباما لبخند تحقيرآميز مي‌گيرند و از ملك‌عبدالله جلاد، قاتل بيش از 600 تن از زايران مظلوم ايراني پيام برادرانه! دريافت مي‌كنند. اين عناصر ضعيف‌النفس و خودباخته اگر خوي و خصلت اسلامي و مردمي داشتند و با راه مردم آشنا بودند هيچ‌گاه به خود نمي‌باليدند كه ملك عبدالله قصاب از آنان به عنوان برادر ياد كرده است. اين شرم‌آور است كه قصاب آل سعود كه امروز در عراق و سوريه و لبنان آزاديخواهان و راست‌قامتان را همراه با زنان و كودكان بي‌گناه با پول نفت عربستان و سلاح‌هاي شيميايي و پرورش تروريست قتل‌عام مي‌كند و كشورهاي ياد شده را به حمام خون بدل كرده است از آنان به عنوان «برادر» ياد كند. آيا اين شيفتگان قدرت هيچ انديشيده‌اند كه چه ضعف‌ها، كاستي‌ها و لغزش‌هايي در آنان نهفته است كه قصاب آل سعود آنان را هم‌پياله و همراز خود يافته است؟!
اين عناصر كژانديش اگر كوچك‌ترين ويژگي انقلابي و مردمي داشتند و از راه و خط امام بيگانه نبودند رژيم آل سعود، اين زاييده پليد استعمار انگليس و هم‌پياله صهيونيست‌ها، آيا جرات مي‌كرد آنان را «برادران» خود بخواند؟!
اگر گفتگوي تلفني با «اوباما» ـ بنابر پندار برخي از عناصر ضعيف‌النفس ـ «عنايت خداوندي» و مايه بالندگي است، بايد بدانند كه پهلوي دوم از اين‌گونه افتخارها و عنايت‌ها فراوان برخوردار بود و امروز نيز پس‌مانده‌هاي آن بي‌وطن تاجدار معدوم از اين تازه به دوران رسيده‌ها از چنين «عنايت خداوندي» بيشتر برخوردارند!! كه البته اين «عنايت» از سوي خداوند دلار است كه براي شيفتگان قدرت و مقام، مايه بالندگي و سرافرازي است! نه خداوند حكيم دانا و توانا كه گرايش به ستمكاران و كرنش در برابر زورمداران و نوكري و سرسپردگي براي آنها را نهي و نكوهش كرده است: «ولاتركنوا الي‌الذين ظلموا فتمسكم‌النار» قرآن به آن قشري‌هاي ناداني كه بر اين گمانند كه با زورمداران مي‌توانند تعامل و تفاهم داشته باشند هشدار داده است: «ودوالو تدهن فيدهنون» آنها در صورتي به شما نرمش نشان مي‌دهند كه شما چاپلوسي پيشه كنيد. نيز قرآن از روي نيرنگ زورمداران چنين پرده برمي‌دارد «ودالذين كفروا لو تغفلون عن اسلحتكم و امتعتكم فميلون عليكم ميلة واحدة» ليكن شهوت جاه و مقام به جاه‌طلبان و بيگانه‌زدگان مجال نمي‌دهد كه درست انديشه كنند، پيام‌هاي هشداردهنده قرآن را بشنوند، خط امام و راه مردم را بشناسند و سر در راه امام و امت گذارند.
اين روزها زمزمه‌هاي مشكوك و مرموزي به گوش مي‌رسد كه از توطئه گسترده و خطرناك نشان دارد. برخي از نظريه‌پردازي‌ها و نوشته‌ها از روي توطئه شوم مثلث تسليم‌طلبان، رفاه‌طلبان و ليبراليست‌هاي وابسته به امريكا پرده برمي‌دارد و اين واقعيت را به درستي آشكار مي‌سازد كه نقشه‌ها و نيرنگ‌هايي بيش از گذشته در راه كمرنگ كردن و به زير سئوال بردن خط و راه امام در دست اقدام قرار گرفته است. به نظر مي‌رسد كه اين مثلت شوم سازشكار و تسليم‌طلب با يك سلسله جست‌و خيزها و جاروجنجال‌هاي تبليغاتي كه در زير پوشش تعامل با دنيا (بخوانيد با امريكا) به راه انداخته‌اند كه بوق‌هاي استعماري (بي‌بي‌سي، صداي امريكا و راديو رژيم صهيونيستي و ديگر رسانه‌هاي استعماري) نيز با همه توان آن را پوشش مي‌دهند، قلب تپنده انقلاب اسلامي و مركز مقاومت و پايداري ملت‌هاي انقلابي، يعني رهبر عظيم‌الشان و نستوه امت را نشانه رفته‌اند تا همانند امام ناگزير سازند كه جام زهر بنوشد و در راه بازگشت شيطان بزرگ به عرصه سياسي، اقتصادي و ديگر شئون اين كشور، العياذ بالله قرباني شود تا به گمان اين بزدلان، ارزاني، فراواني، كسب و كار و درآمد و رفاه و آسايش و ناز و نعمت ايران را به بهشت برين بدل سازد!!
دريغ از چشم باز و قلبي بيدار تا از سرنوشت انگل‌هاي خائني چون انورسادات و حسني مبارك و... پند و عبرت بگيرد و بررسي كند آيا آنها با تسليم و سازش در برابر شيطان بزرگ توانستند به چنين آرمان‌هاي رؤيايي دست يابند؟ آيا پس از پايان بخشيدن به دوران مقاومت نسبي جمال عبدالناصر كه اكنون درست نيم قرن از آن مي‌گذرد و بازگشت امريكا و ديگر جهانخواران به مصر، جز ذلت و خواري و سرشكستگي چيزي به ملت مصر رسيد؟ مردم بي‌پناه و ستمديده مصر امروز با فقر و گرسنگي و بيكاري توانفرسايي دست به گريبانند، بسياري از مردم به علت نداشتن سرپناه در مقبره‌ها و غرفه‌هاي گورستان مي‌گذرانند و بسياري كارتن‌خواب‌اند و كم نيستند دختران و پسران جوان مصري كه از شدت فقر و گرسنگي به خودفروشي كشيده مي‌شوند.
اسكتبار جهاني و شيطان بزرگ و عوامل درون‌مرزي و برون‌مرزي آنها بايد بدانند كه ايران اسلامي و انقلابي با كشور مصر تفاوت كلي دارد. ملت ايران افزون از الهام‌پذيري از مكتب تشيع و راه حسين‌بن علي (عليهما‌السلام) از رهبري حكيمانه و خردمندانه ولي فقيه‌اي فرزانه و بيدار و هوشيار برخوردارند كه هر دست فريبكار و خيانت‌باري را كه به حريم آرمان‌هاي ملت انقلابي و قهرمان‌پرور ايران دراز شود قطع مي‌كند.
عاشقان يقه‌چاك امريكا كه آرزوي «جمع كردن سياست خارجي از خيابان‌ها» را دارند بايد بدانند كه سياست اصولي و ريشه‌اي كشور در خيابان‌ها رقم مي‌خورد نه در مجامع بين‌المللي و محافل سياسي استعماري. تنگ‌نظران كوته‌فكري كه به خود مي‌بالند كه «... هواپيما سوار شده، غذاي خوب خورده‌اند» نمي‌توانند استقلال كشور و آرمان‌هاي ملت را پاس بدارند. اين فرومايگان از دنياي سياست جز شكم‌بارگي، رفاه‌طلبي و گردشگري چيزي در نيافته‌اند، آنها پس‌مانده‌هاي همان كساني هستند كه در 28 مرداد/32 با يك چلوكباب تسليم شدند و ايران را دو دستي براي بيش از يك ربع قرن به امريكا تحويل دادند. اين مردم پابرهنه و نادار اما شرافتمند و غيرتمند ايران بودند كه با سلاح ايمان به جنگ استبداد و استعمار رفتند و نظام پوسيده دوهزاروپانصدساله شاهنشاهي را به زباله‌دان تاريخ افكندند و امروز و فردا نيز اين مردم مستضعف و پابرهنه‌اند كه انقلاب، استقلال،‌‌ آزادي و آرمان‌هاي اسلامي امام و مقام معظم رهبري را با جان و جوان و همه هستي خويش پاس مي‌دارند و به آن رفاه‌طلبان بي‌دردي كه دلخوش‌اند كه در «هواپيما سوار شده، غذاي خوب خورده‌اند» پوزخند مي‌زنند و هيچ‌گاه به آنان رخصت نمي‌دهند كه امريكا را كه ملت ايران با خون عزيزان خود از ايران بيرون رانده‌اند از پنجره به درون بكشانند. آري ديپلماسي ايران در خيابان‌ها و در روز 13 آبان، 9 دي، 22 بهمن، روز قدس،‌ 15 خرداد و ديگر «ايام‌الله» با فريادهاي كاخ‌برانداز «مرگ بر امريكا ـ مرگ بر اسرائيل» رقم مي‌خورد، هرچند امريكا و امريكا‌زدگان را خوش نيايد، سلام خدا بر امام عزيز امت اسلامي كه انديشمندانه و حكيمانه هشدار داد.
آنهايي تا آخر خط با ما هستند كه درد فقر و محروميت و استضعاف را چشيده باشند، فقرا و متدينين بي‌بضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعي انقلاب‌ها هستند.(صحيفه امام ـ ج 21 ـ ص 86)

[ جمعه 19 مهر 1392برچسب:هاشمی,انقلاب,رفسنجانی,هاشمی رفسنجانی,آمریکا,ایران,شیطان بزرگ,

] [ 19:34 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]

باید با نظام قهر کنی

گفته می‌شود جریان تندرو اصلاحات به هاشمی رفسنجانی پیشنهاد داده حالا که به دلیل عدم احراز صلاحیتت از

سوی شورای نگهبان اعتراض نکردی در مراسم 14خرداد حاضر نشو که هاشمی در پاسخ به این درخواست گفته

است من سرباز امام هستم و هیچگاه با نظام قهر نمی‌کنم.

[ دو شنبه 6 خرداد 1392برچسب:هاشمی رفسنجانی,هاشمی,مراسم 14خرداد,نظام,ایران,امام,رهبری,

] [ 11:18 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]

در طول سی سال گذشته، هر بار “آیت‌الله رفسنجانی” در انتخابات شکست خورد، با عدم تمکین به قانون، به هر بهانه‌ای صحت انتخابات را زیر سوال برد و به ایجاد شائبه پرداخت.



“انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری” سال ۱۳۸۴ در حالی توسط دولت “محمد خاتمی” برگزار شد که چهره‌هایی نظیر آیت‌الله رفسنجانی،”محمد باقر قالیباف”، “علی لاریجانی” و “محمود احمدی‌نژاد” در آن شرکت کرده بودند.

با تجمیع آرای داخل وخارج کشور، نتایج انتخابات دور اول ریاست جمهوری دوره نهم نشان داد رفسنجانی با ۶.۱۶ میلیون نفر (۲۱ درصد آرا) ،احمدی نژادبا ۵.۱۷ میلیون نفر (۱۹.۵ درصد) نفر،”کروبی” با ۵.۰۷ میلیون نفر (۱۷.۳ درصد)،”معین” با ۴.۰۸ میلیون نفر (۱۳.۹ درصد)، “قالیباف” با ۴.۰۷ میلیون نفر (۱۳.۸ درصد)، “علی لاریجانی” با ۱.۷۴ میلیون نفر (۵.۹ درصد) و “محسن مهرعلیزاده” با ۱.۲۹ میلیون نفر (۴.۴ درصد) دور اول انتخابات را به پایان رساندند.

بر اساس نتایج مرحله اول، ایت‌الله رفسنجانی و محمود احمدی‌نژاد به مرحله دوم انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری راه یافتند.

اما در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴، محمود احمدی نژاد با ۱۷.۲۸۴.۷۸۲ رای و ۶۱.۶۹ درصد با اکثریت آرا آیت‌الله رفسنجانی(۱۰٬۰۴۶٬۷۰۱ رای و ۳۵٫۹۳ درصد آرای کل) را پشت سر گذاشت و به عنوان نهمین رییس‌جمهور ایران انتخاب شد.

با وجود اینکه انتخابات ۸۴ توسط “دولت اصلاحات” برگزار شده بود، آیت‌الله رفسنجانی مسئولین اجرایی انتخابات را متهم به دستکاری در آرا کرد.

هاشمی رفسنجانی پس از پیروزی احمدی نژاد در تیرماه ۱۳۸۴ طی مصاحبه‌ای با القای تردید درباره نتیجه انتخابات و دستکاری آرای مردم به ایجاد تشکیک در جامعه دامن زد و با صدور بیانیه‌ای تفرقه‌انگیز، انتخاباتی که همفکران وی برگزار کرده بودند را زیر سوال برد.

البته تجربه ثابت کرده است که چنین اقداماتی از سوی آیت‌الله رفسنجانی بعید نبوده و امری طبیعی است. رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در ششمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی که باز هم دولت اصلاحات آن را برگزار کرده بود، ادعاهای خود مبنی بر تقلب در انتخابات را مطرح کرد که در نهایت منجر به اسعتفای وی و حوادث ناگور و فتنه‌انگیز آن دوره از مجلس شد.

در ششمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی که آن هم توسط دولت اصلاحات انجام شد، آیت‌الله رفسنجانی با رغبت پایین تهرانی‌ها با ۷۴۹ هزار و ۸۸۴ رأی و کسب ۵۸/۲۵ درصد آرای شرکت‌ کنندگان شهر تهران، نفر سی‌ام و آخر منتخبین تهران شد.

اگر تقلب کردند، مردم بریزند در خیابان‌ها!

در سال ۸۸ هم طبق روال گذشته، آیت‌الله رفسنجانی در هیچ کدام از مواضع خود نسبت به نتایج انتخابات، پیروزی احمدی‌نژاد را نپذیرفت و با حضور در نماز جمعه تیر ماه سال ۸۸، به حمایت از فتنه‌گران پرداخت.

البته شبهه افکنی درباره روند انتخابات، به آیت‌الله رفسنجانی محدود نمی‌شود بلکه خانواده و نزدیکان او نیز بارها روند انتخاباتی که خود هاشمی دو بار در آن پیروز شده را زیر سوال برده‌اند.

برای مثال، عفت مرعشی، همسر آیت‌الله رفسنجانی یکی از نزدیکان “رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام” است که بارها آشکارا و به‌طور مستقیم نظام جمهوری اسلامی ایران که همسر او از مسئولان آن است را زیر سوال برده و متهم به تقلب در انتخابات کرده است.



همسر رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، درست روزی که انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در حال برگزاری بود، انگار که از حوادث پس از انتخابات آگاهی کامل داشت، پس از انداختن رای خود در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی بر ” توصیه وی به هواداران و نامزدها” با ایجاد شائبه تقلب قبل از شمارش آرا و تشویش اذهان عمومی خطاب به فتنه گران گفت: “‌اگر تقلب کردند، هواداران بریزند بیرون!!”

“انتخاباتی وجود ندارد، مگر برای اینها کاری دارد که رای‌ها را عوض کنند.!!”

البته حرف‌های جنجالی همسر آیت‌الله رفسنجانی در راستای ایجاد شبهه در روند انتخابات به اینجا ختم نمی‌شود.

عفت مرعشی به تازگی نیز که برای شرکت در اولین جلسه دادگاه مهدی هاشمی( متهم به دخالت در جریان فتنه ۸۸) به دادگاه آمده بود، در جمع برخی از خبرنگاران ضمن رد کاندیداتوری آیت‌الله رفسنجانی در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری، در پی سخنانی نسنجیده، درباره انتخاباتی که همسرش بارها توسط آن در مناسب حکومتی قرار گرفته است، گفت: “انتخاباتی وجود ندارد، مگر برای اینها کاری دارد که رای‌ها را عوض کنند.”

اما سوالی که مطرح می‌شود این است آیا خانم مرعشی هنگامی که همسر ایشان دو بار در همین انتخابات به عنوان رییس جمهور برگزیده شدند، هم این حرف‌ها را می‌زدند؟

چه تضمینی وجود دارد در صورت شکست در انتخابات آیت‌الله هاشمی از قانون تبعیت کند؟

بر اساس آرای موجود در انتخابات سال ۸۴، دوره ششم مجلس شورای اسلامی، انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ ( شکست همفکران آیت‌الله) آیت‌الله رفسنجانی، همیشه رای منفی بالایی داشته و در جاهایی که بازنده بوده هیچ‌گاه از قانون تبعیت نکرده و به همراه نزدیکان خود سعی در ایجاد شک و شبهه در روند انتخابات داشته است.

به‌طور کلی هرگاه در ۳۰ سال گذشته آیت‌الله رفسنجانی در انتخابات شکست خورده‌، با ایجاد شائبه انتخابات را زیر سوال برده‌ است.

حال در صورت عدم موفقیت آیت‌الله رفسنجانی در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری چه تضمینی وجود دارد، ایشان به قانون تمکین کرده، رفتار گذشته خود را تکرار نکند و افکار عمومی نسبت به روند انتخابات را منحرف نکند؟

جناب آقای هاشمی مردم، از شما تضمین می‌خواهند! 

[ شنبه 28 ارديبهشت 1392برچسب:هاشمی رفسنجانی,انتخابات ریاست جمهوری92,تقلب,,

] [ 19:22 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]

يکي ديگر به نفع اسرائيل!


اظهارات اخير هاشمي‌رفسنجاني درباره اسرائيل با استقبال رسانه‌هاي بيگانه ضدانقلاب خارج کشور مواجه شد و تحليل‌هاي خوش‌بينانه آنها را بدنبال داشت.

خبرگزاري آسوشيتدپرس به نقل از روزنامه زنجيره‌اي شرق که ناشر افکار هاشمي است نوشت: «هاشمي رفسنجاني در ديدار با جمعي از حاميانش گفته که ما با اسرائيل سر جنگ نداريم.» آسوشيتدپرس علت اين اظهارات را تلاش‌هاي فزاينده برخي سياستمداران ايراني براي بهبود وجهه ايران دانسته است! آسوشيتدپرس اين را هم نوشته که «هاشمي از ادامه مسير ديرينه جمهوري اسلامي در قبال اسرائيل خودداري مي‌کند»!

اظهارات هاشمي‌رفسنجاني در حالي بعنوان گامي براي بهبود چهره خارجي نظام مطرح مي‌شود که وي ساليان طولاني، خطيب مراسم پرشکوه روزقدس بوده و تندترين موضع‌گيري‌ها را نسبت به رژيم غاصب و مجعول صهيونيستي انجام داده است. اکنون بايد پرسيد آيا هاشمي که خود را شاگرد حضرت امام خميني(ره) مي‌داند، جمله معروف «اسرائيل بايد از صفحه روزگار محو شود» را فراموش کرده است؟

يادآور مي‌شود جريان فتنه‌گر در سال 88 پس از اطمينان از حمايت هاشمي‌ در نمازجمعه تيرماه، با گستاخي بيشتري به اصول بنيادين نظام حمله کرد و از جمله در روز قدس شعار سايت وزارت خارجه رژيم صهيونيستي (نه غزه نه لبنان) را تکرار نمود تا ماهيت صهيونيستي فتنه و آشوب آشکارتر شود.
 

[ شنبه 14 ارديبهشت 1392برچسب:هاشمی رفسنجانی,اسراىْیل,جنگ,ایران,

] [ 11:47 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]

نه» محترمانه ولایتی به هاشمی

خبرگزاری فارس: علی‌اکبر ولایتی دیروز در نشست خبری خود به صورت محترمانه به هاشمی «نه» گفت و اعلام کرد که این ائتلاف به نفع هاشمی کنار نخواهد رفت.

خبرگزاری فارس: «نه» محترمانه ولایتی به هاشمی

 

 

 

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، علی‌اکبر ولایتی عضو ائتلاف سه‌گانه اصولگرایان دیروز (یکشنبه) طی نشستی خبری به سؤالات خبرنگاران پاسخ گفت. وی در این نشست خبری خبرنگاری از عضو ستاد ائتلاف سه‌گانه اصولگرایان درباره تغییر احتمالی در ائتلاف، با حضور هاشمی رفسنجانی در عرصه و کناره‌گیری او به نفع وی سؤال کرد که ولایتی پاسخ داد: بنده تابع تصمیم‌گیری در ائتلاف سه‌گانه هستم و هر چه در این مجموعه تصمیم گرفته شود، عمل می‌کنم.

در حالی که علی اکبر ولایتی با این اظهار نظر به نوعی یک «نه» محترمانه به هاشمی رفسنجانی گفته است، اما امروز روزنامه آرمان در اقدامی غیرحرفه‌ای تیتری با عنوان «ولایتی: احتمالا ائتلاف 1+2 به نفع هاشمی کنار می‌رود» در صفحه نخست خود منتشر کرد که کاملا خلاف جهت آن چیزی است که ولایتی در نشست خبری عنوان کرد.

به نظر می رسد با توجه به تاکید مقام معظم رهبری بر عدم ایجاد تنش و منازعه سیاسی در کشور، علی اکبر ولایتی نیز در این اظهار نظر خود کوشید که جنجال آفرینی و واکنش‌ علیه سایر شخصیت‌های سیاسی نداشته باشد، اما این اقدام وی مورد سوء استفاده و تحریف از سوی این روزنامه قرار گرفته است.

این نکته را نیز نمی توان نادیده گرفت که ولایتی به تنهایی اعلام کاندیداتوری نکرده بلکه به همراه حداد عادل و قالیباف ائتلاف تشکیل داده است؛ اگر او می خواست به نفع فرد دیگری کنار برود، قاعدتا نباید وارد ائتلاف می شد چون ورود به ائتلاف الزامات خاص خود را دارد.

از سوی دیگر آنچه از مواضع و سوابق علی اکبر ولایتی بر می آید این است که وی همواره به دنبال رئیس‌جمهوری اصولگرا بوده است چرا که اصولگرایان مبانی انقلاب را قبول دارند.

« ولایت مطلقه فقیه، قانون اساسی، حفظ تمامیت ارضی کشور از شاخص‌های اصلی اصولگرایی است و همچنین جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز باید نظر خود را اعلام کنند».

آیا از جمیع این سخنان این استنباط می‌شود که ائتلاف سه‌گانه اصولگرایان به نفع هاشمی کنار برود؟

با اندکی مرور مواضعی که تاکنون اعضا و مسئولان ائتلاف سه گانه اصولگرایان داشته‌اند، طبیعتا بدیهی است که این ائتلاف به نفع هاشمی رفسنجانی کنار نمی رود بلکه از بین این سه نفر، فردی که دارای رای بیشتری باشد، از بین اصولگراها انتخاب خواهد شد و بقیه از وی حمایت خواهند کرد.

[ سه شنبه 15 اسفند 1391برچسب:ولایتی,انتخابات ریاست جمهوری,هاشمی رفسنجانی,

] [ 17:32 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]